گرگی در لباس میش

پیرامون کتاب پاره نقدی بر عرفانهای نوظهور

گرگی در لباس میش

پیرامون کتاب پاره نقدی بر عرفانهای نوظهور

بایگانی

فدک چیست؟

سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۴:۳۷ ب.ظ


فدک چیست؟

الف) موقعیت جغرافیایى فدک‏

فدک دهکده‏اى در شمال مدینه بود که تا آن شهر دو یا سه روز راه فاصله داشت.1 این دهکده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگى ‏.2 آن واقع بود و ساکنانش همگى یهودى شمرده مى‏شدند. امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود 120 یا 160 کیلومتر ذکر مى‏کنند.3

ب) فدک و رسول خدا(ص) 

در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا(ص) براى سرکوبى یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئه‏گر رانده شده از مدینه به

توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهى به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره دژهاى آن را تصرف کرد  

پس ازپیروزى کامل سپاه اسلام - باآنکه اختیار اموال و جانهاى شکست خوردگان همگى دردست پیامبر(ص) قرارداشت - رسول خدا(ص) با بزرگوارى تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن‏ها اجازه داد نصف خیبر را دراختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد. بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقى ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند 

با شنیدن خبرپیروزى سپاه اسلام، فدکیان که خود را همدست خیبریان مى‏دیدند، به هراس افتادند؛اما وقتى خبر برخورد بزرگوارانه پیامبر(ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا(ص) خواستند که با آنان همانند خیبریان رفتار کند. پیامبر خدا(ص)     این درخواست را پذیرفت.4

ج) تفاوت فقهى حکم خیبر و فدک‏

رفتار رسول خدا درباره فدک و خیبریکسان مى‏نماید؛ ولى این دو سرزمین حکم همسان ندارند. مناطقى که به دست مسلمانان تسخیر مى‏شود، دو گونه است

1- مکانهایى که با جنگ و نیروى نظامى گشوده مى‏شود. این سرزمین‏ها که در اصطلاح«مفتوح العنوة» (گشوده شده با قهر و سلطه)  خوانده مى‏شود، به منظور تقدیرازتلاش جنگجویانِ مسلمان دراختیار مسلمانان قرارمى‏گیرد و رهبر جامعه اسلامى چگونگى تقسیم یا بهره‏بردارى از آن را مشخص مى‏سازد.5 منطقه خیبر، جز دو دژ آن به نامهاى« وطیح» و«سلالم» این گونه بود.6

2- مکانهایى که با صلح گشوده مى‏شود؛ یعنى مردم منطقه‏اى با پیمان صلح خود را تسلیم مى‏کنند و دروازه‏هاى خود را به روى مسلمانان مى‏گشایند.قرآن کریم اختیاراین نوع سرزمینها را تنها به رسول خدا(ص) سپرده است‏(حشر/6 )7ومسلمانان درآن هیچ حقى ندارند.طبرى مورخ بزرگ مى‏گوید:«وکانت فدک خالصة لرسول الله(ص) لانهم لم یجلبوا علیها بِخِیْلٍ و لارکاب»؛8 فدک ملک خالص پیامبر خدا(ص) بود. زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند فدک و دو دژ پیش گفته خیبر این گونه فتح شد؛ بنابراین، ملک رسول خدا(ص) گشت 

د) ارزش اقتصادى فدک‏

درباره ارزش اقتصادى فدک بسیار سخن گفته‏اند. برخى ازمنابع شیعى درآمد سالیانه آنرا بین بیست و چهار هزار تا هفتاد هزاردینار نوشته‏اند9 و برخى دیگر، نصف درآمد سالیانه آنرا 24هزاردینارنگاشته‏اند. ابن ابى الحدید معتزلى‏10ازیکى ازمتکلمان امامى مذهب چنان نقل مى‏کند که ارزش درختان خرماى این ناحیه با ارزش درختان خرماى شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود.11

به نظرمى‏رسدمیتوان تا حدودى ارزش واقعى اقتصادى آنرا ازیک گزارش تاریخى زمان خلافت عمربن خطاب دریافت. وقتى خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودى را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه‏ها قیمت گذارى کنند. کارشناسان ارزش آنرا پنجاه هزاردرهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آنها را از عربستان بیرون راند.12. بنابراین، میتوان ارزش اقتصادى فدک در زمان رسول خدا(ص) و ابوبکر را چیزى نزدیک به این مقدار دانست. 

 

اختلاف حضرت زهرا(س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟ *

گزارشهاى منابع شیعى و سنى نشان مى‏دهد حضرت زهرا(س) و حکومت هر یک دو ادعا درباره فدک داشتند.

الف) ادعاهاى حضرت زهرا (س) 

چنانکه نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا(س) فدک را ملک خود مى‏دانست و براى اثبات مالکیت خود دو راه را به صورت طولى پیمود؛ یعنى وقتى از راه اول نتیجه نگرفت سراغ راه دوم رفت.13 این دو راه عبارت است از بخشش و ارث 

 1-بخشش

عمده منابع شیعى و نیز منابع متعدد اهل سنت این نکته را بیان مى‏کنند که نیمى از فدک درسال هفتم هجرى به ملکیّت شخص پیامبر اکرم(ص)درآمد وپیامبر(ص)-طبق آیه «وآتِ ذالقربى حقَّه؛14اسرا/26 حق خویشان خود را بپرداز» - آنرا به حضرت فاطمه زهرا(س) بخشید.15

حضرت فاطمه(س) پس ازپیامبراکرم(ص) براى اثبات این ادعا حضرت على(ع) وامّ ایمن را گواه قرار داد.حکومت سخن حضرت زهرا(س) را نپذیرفت و بااین بهانه که اولاً حضرت على(ع) دراین گواهى صاحب نفع است و ثانیاً - حتى اگر شهادت على(ع) پذیرفته شود- در  اثبات امور مالى گواهى دو مرد یا یک مرد و دو زن لازم است، گواهى امام على(ع) و ام ایمن را رد کرد.16

نقد رأى دستگاه خلافت

کردار حکومت از نظر قوانین و سنت اسلامى مردود است؛ زیرا: 

1- در آیین دادرسى پیامبر اکرم(ص)(البینة على المدعى و الیمین على من انکر) شاهد آوردن وظیفه مدعى و سوگند خوردن وظیفه منکراست.ودرآن زمان فدک دردست حضرت فاطمه(س) بود.پس حضرت منکربه شمارمیآمد وبایدسوگند مى‏خورد که دیگرى دراین ملک حقى ندارد.

2- با توجه به آیه تطهیر(احزاب/33)17 که مفسران شیعه و سنى شأن نزول آنرا درباره اهل بیت پیامبراکرم(ص) مى‏دانند،18اهل بیت آن حضرت(ع) از هر گونه رجس و پلیدى دورند؛ و بدیهى است که مصداق این آیه نمى‏تواند ادعاى نادرست مطرح کند. 

  3- محدثان شیعه و سنى بر این نکته اتفاق دارند که پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود:«ان الله یغضب لغضبها و یرضى لرضاها؛ خداوند براى خشم فاطمه خشمگین و براى خشنودى‏اش خشنود مى‏شود.» 19 این جمله که حکومتگران نیزآنرا شنیده بودند، نشان می دهد فاطمه(س) درهمه شؤون زندگانى‏اش جز در مسیر خداوند گام بر نمى‏دارد و بى‏تردید چنین فردى هرگز ادعاى دروغ بر زبان نمى‏راند. 

  4- شاهد ادعاهاى حضرت زهرا(س) شخصیتى مانند على(ع) است که با آیاتى چون:آیه ولایت(مائده/5)20 وآیه تطهیر (احزاب/33)تأیید گردیده ودرآیه مباهله(آل عمران/61) به منزله نفس پیامبر(ص) مطرح شده است. افزون براین، با بیشترین تأییدات از سوى پیامبر(ص) روبرواست. تنها حدیث «على مع الحق و الحق مع على یدور حیث مادار؛22 على با حق است و حق با على است و حق بر محور على مى‏گردد.» براى اثبات درستى گفتار وکردارش کافیست. این روایات درجامعه آنروز شایع بود ومسلماً حکومتگران با آنها آشنا بودند

بى‏تردید ردکردن شهادت چنین گواهى نشان دهنده بى‏اعتنایى به آیات و روایات و یا دست‏کم نا آگاهى ازآنها است. راستى آیا رواست تصورکنیم شخصیتى که ازآغاز اسلام همه هستى‏اش را خالصانه درطبق اخلاص گذاشته و به درگاه خداوند پیشکش کرده است، بخواهد به سود همسرش گواهى دهد؟

آیا مى‏توان کسى را که در طول زندگانى‏اش از دنیا به حداقل اکتفا و اموال خود را عمدتاً وقف کرده است، به دنیاطلبى و گواهى دروغین متهم کرد؟

  5- در میان اصحاب پیامبر خدا(ص) به فردی به نام خزیمة بن ثابت برمى‏خوریم که به جهت شدت ایمانش پیامبر(ص) او را به لقب «ذوالشهادتین» مفتخر کرد و گواهى‏اش را با گواهى دو شاهد برابر شمرد.23

اگر پیامبر(ص) شهادت چنین شخصى را در همه موارد با گواهى دو شاهد برابر دانست، چرا حاکم پس از او نمى‏تواند گواهى حضرت على(ع) را که به مراتب از «خزیمه» برتر است، با شهادت دو شاهد برابر بداند؟

  6- به گواهى حکومتگران، پیامبر خدا(ص) «ام ایمن» را زن بهشتى معرفى کرد24واضح است چنین شخصیتى هیچ‏گاه گواهى دروغ نمى‏دهد

- دراین جا از نظر تاریخى پرسشى اساسى رخ مى‏نماید: به راستى اگر پیامبر اکرم(ص) فدک را به حضرت فاطمه(س) بخشیده بود چرا حضرت(س) نتوانست شاهدان بیشتری بیاورد، با آن که از نظر زمان حدود چهار سال (7-11هجری) فدک در اختیار وى قرار داشت؟

در پاسخ به این پرسش باید یاد آور شد 

1- گزارش‏هاى این واقعه نشان مى‏دهد این بخشش درون خانوادگى بوده و پیامبر(ص) صلاح ندید آن را آشکارا براى مردم اعلام کند. 

 حضرت(ص) تنها افراد بسیار نزدیک را بر این امرگواه گرفت و حتى مصلحت ندید افرادى مانند عباس(عموى رسول خدا) و همسرانش را شاهد این بخشش قرار دهد. مصالح این امر را مى‏توان امورى چون متهم شدن به ترجیح خانواده، حسادتهاى درون خانوادگى یا بالا رفتن سطح توقع بعضى از همسران دانست.   

2- ممکن است جمعى از شاهدان، با توجه به حاکمیت وقت، از شهامت لازم براى گواهى دادن بى‏بهره بودند؛ چنان که اکثریت جامعه آن روز از ابراز نصّ غدیرخم خوددارى مى‏کردند 

3- گزارش‏هاى این واقعه نشان مى‏دهد حضرت فاطمه زهرا(س) در زمان حیات پدر بزرگوارش - با توجه به این که در آمد فدک بسیار فراتراز نیازهایش بود، نیاز جامعه مسلمان آن روز و عدم امکان حضور فعال حضرتش در تدبیر اقتصادى آن سامان - اختیار آن را کلاً به پدر واگذارکرد تا خود هرگونه صلاح میداند مازاد درآمدآنرا مصرف کند. با این واگذارى بسیارى چنان پنداشتند که تصرفات پیامبر (ص)در فدک تصرفاتى حاکمانه و به عنوان رهبر جامعه مسلمانان است، در حالى که در واقع آن حضرت (ص) همه این امور را به نحو وکالت تام الاختیار از جانب دختر گرانقدرش انجام مى‏داد.25

  

 

 

 

2- ارث

پس از آن که حکومت شهادت گواهان حضرت(س) را نپذیرفت، حضرت زهرا(س) از راه دیگر وارد شد و از حکومت خواست میراث پدرش را که فدک نیز بخشى از آن است،26 به او واگذار کند و در این مورد به نص آیه قرآن درباره ارث متمسک شد:( نساء/11)

 «یوصیکم الله فى الولادکم للذکر مثل حظ الانثیین...؛27 خداوند به شما درباره [ارث‏] فرزندانتان سفارش مى‏کند که سهم پسر دو برابر دختر است. ظاهر این آیه عام است و انبیا و غیر انبیا را شامل مى‏شود. ابوبکر در برابر این آیه چنان استدلال کرد که انبیا از خود ارث باقى نمى‏گذارند...  

    حضرت زهرا(س) فرمود چگونه است که هر گاه تو درگذشتى فرزندانت از تو ارث مى‏برند؛ اما ما از رسول خدا  ارث نمى‏بریم؟! 28      آن گاه به آیات دیگر قرآن که در موارد مختلف از ارث پیامبران گذشته سخن به میان آورده است، تمسک جست؛ مانند آیه ششم سوره مریم و آیه شانزدهم سوره نمل. در آیه ششم سوره مریم، حضرت زکریا بیان مى‏دارد که «خداوندا، من از خویشانم که پس از من وارثانم خواهند شد، بیمناکم... پس فرزندى به من عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد.»29 در آیه شانزدهم سوره نمل از ارث بردن سلیمان پیامبر، از پدرش داوود پیامبر سخن به میان آمده است. 30 سؤالى که دراین جا به ذهن مى‏رسد، آنست که اگر حضرت زهرا(س) مى‏توانست فدک را از طریق ارث به دست بیاورد، باید مى‏دانست پیامبراکرم(ص) وارثان شرعى دیگرى به عنوان همسران دارد و فدک تنها از آن حضرت(س) نمى‏گشت. پس چرا از ابوبکر مى‏خواهد تمام فدک را از طریق ارث به او واگذار کند؟

در پاسخ باید گفت: 

  1- حضرت(س) تمام فدک را شرعاً از آن خود مى‏دانست و چون ادعاى بخشش او را نپذیرفتند، به ادعاى ارث متوسل شد

  اگر آن را از راه ارث به او مى‏دادند، دراین هنگام طبق قانون ارث اسلام تنهایک هشتم آن میان تمام همسران پیامبر(ص) تقسیم .   2- مى‏شد31 و8/7 آن به حضرت(س) مى‏رسید بنابراین، طبیعى مى‏نمود که حضرت به جهت فراوانى سهمش ادعاى خود را درظاهر به صورت کلى بیان دارد

ب) ادعاهاى حکومت

حکومت در مقابل حضرت(س) عمدتاً دو ادعا مطرح کرد:

  صدقه بودن فدک‏  1-

معناى این عبارت آن است که پیامبر اکرم(ص) فدک را به کسى نبخشید و با آن به گونه صدقه جاریه برخورد کرد؛ یعنى رسول خدا(ص) از درآمد فدک زندگانى شخصى حضرت فاطمه زهرا(س) و دیگر بنى‏هاشم را تأمین مى‏کرد و مازاد آن را در راه خدا به  مصرف مى‏رساند.32

از آن جا که ابوبکر خود را جانشین مشروع پیامبر اکرم(ص) مى‏دانست، مى‏خواست با در اختیار گرفتن فدک، این مشروعیت ادعایى     را براى همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت که چشم پوشى از این زمین نوعى خلل در مشروعیت حکومتش پدید مى‏آورد 

این ادعا با چالش‏هاى زیر روبه‏رو است: 

 ظاهر آیه هفتم سوره حشر که قبلاً به آن اشاره شد، آن است که این سرزمین از سوى خداوند ملک پیامبر اکرم(ص) قرار گرفت   1-

  2- روایات شیعه و سنى بر این نکته تصریح دارند که با نزول آیه «و آت ذالقربى حقه» پیامبر اکرم(ص) این زمین را به صورت بخشش به فاطمه زهرا(س) واگذار کرد. جالب آن است در آیه از حق ذالقربى (خویشان نزدیک) سخن به میان آمده و آن را حق ایشان دانسته است.33

3- حتى اگر ظاهر رفتار پیامبر(ص) چیزى غیر از ملکیت و عدم بخشش را نشان دهد، وقتى شخصیتى مانند حضرت فاطمه(س) به همراه شاهدانى چون حضرت على(ع) و ام ایمن ادعاى بخشش مى‏کنند باید ادعاى آن‏ها بر ظاهر رفتار پیامبر مقدم شود 

  4- حتى اگر بپذیریم این ملک در زمان پیامبر اکرم(ص) صدقه بود، لزوماً معناى آن این نیست که حکومت جانشین پیامبر اکرم(ص) سرپرست این صدقه خواهد بود؛ زیرا ممکن است آن را صدقه‏اى خانوادگى و در اصطلاح نوعى وقف خاص بدانیم که متولى آن افرادى از خود آن خاندانند 

چنان که طبق بعضى از گزارش‏هاى اهل سنت، عمر در زمان حکومت خود فدک را به حضرت على(ع) و عباس واگذار کرد تا خود در میان خود همانند پیامبر اکرم(ص) با این سرزمین رفتار کنند.34

  5- حتى اگر تصرفات پیامبر اکرم(ص) را تصرفاتى حاکمانه بدانیم و معتقد باشیم آن حضرت به عنوان حاکم مسلمانان سرپرستى این ملک را به عهده گرفت، باید توجه داشت در آن زمان مهم‏ترین چالش میان حکومت و اهل بیت(ع) مشروعیت حکومت بود که اهل بیت(ع) آنرا طبق نصوص پیامبراکرم(ص) نمى‏پذیرفتند. دراین موقعیت، بدیهى بود زیر بار لوازم این مشروعیت نیز نروند و به عهده گرفتن سرپرستى فدک از سوى حکومت را نپذیرند 

  2- حدیث نفى ارث پیامبران‏

منظور از این حدیث، روایتى است که ابوبکر آن را از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل کرد: ««انا معاشر الانبیاء لانورث، ما ترکناه صدقة؛35 ما جماعت پیامبران از خود ارث باقى نمى‏گذاریم. هر چه از ما ماند، صدقه است 

درباره این حدیث باید یادآور شد: 

  1- تا آن زمان این حدیث را جز ابوبکر هیچ کس نشنیده بود. بسیارى از محدثان نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که راوى این حدیث تنها ابوبکر بود. البته بعدها پشتیبانانى چون مالک بن اوس یافت و در دهه‏هاى بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در شمار مؤیدان آن جاى گرفتند.36

  2- ابوبکر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اکرم(ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه(س) و حضرت على(ع) و ام ایمن ناقل سخن و کردار پیامبر اکرم(ص) مبنى بر بخشش فدک بودند. بدیهى است با توجه به فزونى شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت  آنها که بیش‏ترین تأییدات را از سوى پیامبر اکرم(ص) دارایند، باید قول آنها بر قول ابوبکر مقدم شود 

  3- این حدیث با آیات متعددى از قرآن که در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهى است نمى‏توان تنها با یک حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگى کرد 

4- اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اکرم(ص) هیچ گونه مالى به ارث نگذاشت، چگونه است که طبق نقل اهل سنت بعضى از اموال آن حضرت(ص) مانند وسایل شخصى و نیز حجره‏هاى آن حضرت(ص) به ارث مى‏رسید؟37

- پى‏نوشت

1. معجم‏البلدان، یاقوت حمومى، ج‏5و6، ص‏417 

2. دانشنامه امام على(ع)، ج‏8، ص‏355(مقاله فدک 

3. همان، ص‏351 

4. تاریخ الطبرى، محمدبن جریر طبرى، ج‏2، ص‏302و303؛ فتوح البلدان، ابوالحسن بلاذرى، ص‏42؛ السقیفة و فدک، ابوبکر احمدبن عبدالعزیز جوهرى، ص‏97 

5. الاحکام السلطانیة، ابوالحسن ماوردى، ص‏139 

6. تاریخ الطبرى، ج‏2، ص‏302 

7. حشر(59):6 

8. تاریخ الطبرى، ج‏2، ص‏302 

9. بحارالانوار، مجلسى، ج‏29، ص‏123 

10. همان، ص‏116 

11. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج‏16، ص‏236 

12. السقیفة و فدک، ص‏98 

13. النص و الاجتهاد، سید عبدالحسین شرف الدین، ص‏61 

14. اسرا(17)26 

15. شرح نهج البلاغه، ج‏16، ص‏268و275 

16. همان، ص‏214و220؛ فتوح البلدان. ص‏44 

17. احزاب(33):33 

18. فدک فى التاریخ، شهید سیدمحمدباقر صدر، ص‏189 

19. براى اطلاع از مصادر این حدیث در کتب اهل سنت مراجعه شود به: فدک فى التاریخ، ص‏118 

20. مائده(5):55 

21. آل عمران(3):61 

22. موسوعة الامام على‏بن‏ابى‏طالب(ع)، ج‏2، ص‏237-243 

23. شرح نهج البلاغه، ج‏16، ص‏273 

24. الاحتجاج، طبرسى، ج‏1، ص‏121 

25. شهید صدر احتمالاتى چون دورى فدک از مدینه و امکان عدم اطلاع مدنیان و نیز احتمال کشته شدن شاهدان ا حتمالى را ابراز مى‏دارد. (فدک فى‏التاریخ، ص‏187 

26. شرح نهج البلاغه، ج‏16، ص‏217.

27. نساء(4):11 

28. شرح نهج البلاغه، ج‏16، ص‏218و251.

29. واضح است، با توجه به بیمناکى حضرت زکریا از وارثان فعلى خود، مراد او از ارث در این جا ارث در امور مالى است نه ارث نبوت و حکمت که این دو قابل ارث نیستند و خدا به هر کس بخواهد عطا مى‏کند.

30. الاحتجاج، طبرسى، ج‏1، ص‏144 

31. نساء(4):12 

32. شرح نهج‏البلاغه، ج‏16، ص‏216و219و225.

33. همان، ص‏268و275 

34. همان، ص‏221-223 

35. همان، ص‏218 

36. همان، ص‏221-227   

37. فدک فى التاریخ، ص‏149 
  • آشپزباشی سرآشپز

فدک چیست؟

نظرات  (۱)

طولانی ترین زمان رسیدگی به پرونده قضایی رو میشه به این پرونده اختصاص داد که 1400 سال پیش زمین مال کیه و حالا چه نتیجه ای می خوایم ازش بگیریم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی