گرگی در لباس میش

پیرامون کتاب پاره نقدی بر عرفانهای نوظهور

گرگی در لباس میش

پیرامون کتاب پاره نقدی بر عرفانهای نوظهور

بایگانی

چرا فدک حق حضرت فاطمه (س) است

سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۴:۴۳ ب.ظ

چرا فدک حق حضرت فاطمه (س) است.
در کتاب حسنیه در دربار هارون صفحه ی 98 چنین آمده است:
حسنیه : آیا صحت این حدیث نزد شما ثابت است که پیامبر عظیم الشان  اسلام (صلی الله علیه و آله)فرمودند :( فاطمه(علیها سلام ) بضعه منی من آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله)؟
ابراهیم بن خالد از علمای مشهور سنی : آری این حدیث صحیح است و همه ی علما بر صحت آن معتقدند و کسی نمی تواند آن را انکار کند .
حسنیه گفت : تورا قسم می دهم به آن خدایی که خالق جمیع اشیاست راست بگو ، آیا عمر و ابوبکر ، به زور و ظلم فدک را از حضرت سیده النساء (علیها سلام )نگرفتند ؟

ابراهیم : بلی ، آن هم به حکم حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله)که فرمود: ( نحن معاشر الانبیا ء لانورث ، ما خلفناه فهو صدقه ) یعنی ما گروه انبیا میراثی از خود باقی نمی گذاریم و هر چه از ما باقی بماند صدقه است . واین را ابوبکر نقل کرد.
حسنیه : ابو سعید خدری که از اصحاب حدیث شماست روایت کرده است ، چون آیه ی ( و آت ذالقربی حقه) ( وحق خویشاوندان را ادا کن) نازل شد رسول خدا (صلی الله علیه و آله)فاطمه را طلبید و گفت : خدا می داند که پدر تو در زیر فلک جز فدک ملکی ندارد ، پس آن روز فدک را به فاطمه(علیها سلام ) بخشید . و در ادامه می گوید : فاطمه(علیها سلام ) سه سال در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله)در آنجا کارگذاری گمارده بود و حاصل فدک به ایشان می رسید ، ولی بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)ابوبکر فدک را از آن مظلومه به زور گرفت و چون آن حضرت حق خویش را خواست ابوبکر ادعا کرد که مال تو نیست و برایش دلیل بیاور.
حسنیه : اما حدیثی که ابوبکر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)نقل می کند (که انبیا میراث نمی گذارند) را هیچ کس دیگر جز ابوبکر و دخترش عایشه از حضرت نشنیده اند. و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به هیچ کس دیگر از اعراب و حتی اهل بیت و صحابه ی خود نفرموده بودند که اهل بیت من از من میراث نبرند.
ای ابراهیم ! اگر ابوبکر ظالم  وردوغگو نبود بایستی اهل بیت و صحابه  از این سخن اطلاع داشته باشند ، تا اهل بیت  بعد از او چیزی را که بر ایشان حرام است درخواست نکنند چرا که صدقه بر بنی هاشم حرام است، پس اگر سخن ابوبکر صحیح باشد لازم می آید که اهل بیت دنبال مال حرام بوده اند.
دیگر اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله)آنگونه که سزاوار است رسالت خود را ادا نکرده است و آیه ی (الیوم اکملت لکم دینکم ) (یعنی امروز کامل کردم برایتان دینتان را ) غیر واقعی باشد ، چرا که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)بر همه ی مردم جهان عموما و بر اهل بیت و نزدیکان و عشیره ی خود خصوصا رسول بوده است و بر اساس آیه ی ( و انذر عشیرتک الاقربین )(عشیره و طایفه ی نزدیکت را انذار کن )مامور بوده که عشیره و نزدیکان خود را انذار نماید. حال اگر سخن ابوبکر راست باشد بدون شک پیامبر در تبلیغ رسالتش به اهل بیت خویش کوتاهی کرده چه اینکه به آنها اعلام نکرده که شرعا مجاز نیستند از او ارث ببرند .در حالیکه آیه ی تکمیل دین و انذار اقربا چنین نمی گوید . پس در این حال معلوم میشود که  ابوبکر حدیث دروغی جعل کرده و بر خدا و رسولش دروغ بسته و این عمل به اعتقاد خود شما و سایر مسلمانان کفر است .
در حالیکه حضرت فاطمه(علیها سلام ) فرمودند پیامبر در حال حیات فدک را به من داده اند ابوبکر گواه طلبید ، آیا گواه طلبیدن او شرعی بود یا خلاف شرع؟
زمانی که امیرالمونین علی (علیه السلام ) فرمود ند : ای ابوبکر! اگر دو نفر پیش تو آیند و یکی از آنها مدعی شود که فلان ملک که در تصرف دیگریست مال من بوده و آن شخص غاصب است ، آیا قبل از آن که به سخن آن شخص گوش  فرا دهی و بفهمی که آیا او واقعا غاصب است یا نه ؟ آن ملک را از وی میگیری و به مدعی میدهی ؟
ابوبکرگفت : نه
امیرالمونین : گواه را از مدعی می طلبی یا از طرفی که بر علیه او ادعا شده است ؟ ابوبکر گفت : از مدعی می طلبم چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله)فرمودند ( البینه علی المدعی و الیمین علی المنکر )(یعنی مدعی باید دلیل بیاورد و آنکس که انکار می کند باید قسم بخورد ).
امیرالمومنین فرمودند : پس چرا با نور چشم و پاره ی تن رسول خدا (صلی الله علیه و آله)بر خلاف گفته ی رسول خدا عمل کردی ؟( حضور ذهن داشته باشید که در ماجرای فدک ابوبکر ادعا کرد که فدک ازآن حضرت فاطمه(علیها سلام ) نیست و باید دلیل می آورد که بر خلاف شرع از حضرت فاطمه (علیها سلام )شاهد می خواست).
ابوبکر گفت : مگر چه کردم یا ابا الحسن ؟
حضرت فرمودند : حال اگر فرضا پیامبر فدک را در زمان حیات به فاطمه (علیها سلام )نداده بود بلکه از خود به ارث گذاشته بود باز هم به حکم اسلام فدک باید به دست ورثه ی رسول خدا می رسید . چون خدا در قرآن می فرمایند :(و ورث سلیمان داود )(سلیمان وارث داود گردید) پس آن حدیث که انبیا از خود ارث نمی گذارند دروغ است چون قرآن خلاف آن را نقل می کند . اگر کسی هم اشکال کند سلیمان علم نبوت را به ارث برد ، نه مال و ملک و بستان را بدان او فرد ابله و معاندیست چون حضرت سلیمان طبق نص صریح قرآن در حال حیات حضرت داود هم دارای علم بود و هم نبوت ، و دیگر لازم نبود آنه را دوباره به ارث ببرد چه اینکه می فرماید ( و داود و سلیمان اذ یحکمان فی الحرث اذ نفشت فیه غنم القوم و کنّا لحکمهم شاهدین ففهّمنا سلیمان و کلاّ آتینا حکما و علما)(یعنی و متذکر قضاوت داود و سلیمان شو که در مورد آن گوسفندان بی چوپان که مزرعه ای را پایمال کردن حکم نمودند و ما بر حکم آنان گواه بودیم )این خود گواه بر آن است که سلیمان و داود با هم حکم کردند ( اگر علمی در او نبود چگونه حکم کرد این خود نشان می دهد علم در سلیمان وجود داشت ) و بذانکه میراث به چیزی گفته می شود که بعد از مردن در بین ورثه تقسیم می شود اما نبوت قابل قسمت نیست و اگر چنین بود باید همه ی فرزندان انبیا وارثان آنه در نبوت قرار می گرفتند در حالی که چنین نیست .
پس ای ابراهیم ابوبکر و عمر و همراهانشان ظالمند و حکومتشان طاغوت و فاطمه(علیها سلام ) را آزرده اند ،و حق مسلّم او یعنی فدک را به غارت برده اند ،که به تبع آن پیامبر و خدا را آزرده اند. آیا حکومتشان و جانشینی رسول خدا بر آنها جایز است؟


نظرات  (۳)

  • رهرو زینبی
  • عالی بود
    تشکر
    درناه مولا علی
    سلام وب قشنگی داری و مطالبت عالیه
    امیدوارم موفق باشی
    سلام علیکم...
    خیلی عالی بود ...خدا خیرتون بده
     التماس دعا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی